از جمله دلایل وجود روایات پیرامون پهلوانان اساطیری، نبرد با شر و اهریمن بوده که همین موجب پایداری دین مهری و یا مزدایی می شد. وظیفه اصلی پهلوانـان، پاسداری و نگهداری از پـاکی و روشنی بوده و آنها در این راه از یـزدان پاک کمک می گرفتند. این روایات سینه به سینه منتقل شدند تا اینکه فردوسی آنها را جاودانه کرد. پس از فردوسی و در دوره ای که مینیاتور شکل گرفت، تصاویر متعددی از شاهنامه کشیده شد؛ ولی از آنجایی که ذات مینیاتور با مختصات حماسه در تضاد بود، به درستی نمی توانست روح پر جنب و جوش حماسه را در قالب خود تصویر کند. در دوره صفویه، مینیاتور به اوج نرمش خود رسید؛ و در دوره زندیه، نقاشیِ رنگ و روغن و اندازه های بزرگ رواج یافت، مینیاتور در قالب جدیدی ارائه شد و ترکیبی شد از روش نقاشی سنتی با رنگهایی کدرتر از گذشته و متأثر از هنر نقاشی اروپایی. بیشتر تصاویر در این دوره مربوط به بزمهای درباری، درباریان و شاهزادگان بود تا داستانهایی از حماسه های ملی. این سبک از نقاشی در دوره قاجار تکمیل شد.